اجباری شدن آموزش پیش دبستانی میتواند تا حد زیادی تفاوتهای شناختی و اجتماعی کودک را کاهش دهد و در آینده تحصیلی، شغلی و اجتماعی او اثر تعیین کنندهای داشته باشد.
از آغاز سال تحصیلی 91-90 تاکنون که دست کم سه
ماه از آن گذشته است، لااقل دوبار در نشریات از قول وزیر آموزش و پرورش خواندهایم
که «من اعتقاد دارم دوره ابتدایی باید هفت ساله شود و پیش دبستانی نیز جزو ابتدایی
شود.» تا قبل از آغاز سال تحصیلی تمامیتمرکز حاج بابایی به شش ساله کردن دوره
آموزش ابتدایی به رغم کمبودها و موانع پیش رو بود و به عنوان اجرایی نمودن سند
تحول بنیادین سال ششم را به دوره ابتدایی اضافه کرد و توجهی نیز به ایرادات و
پیشنهادات دستاندرکاران و صاحب نظران مبنی بر شتابزده بودن اجرای این طرح نکرد.
از جمله این پیشنهاد که به جای احیای کلاس ششم، دوره یک ساله پیش دبستانی را وارد
آموزش رسمینماید تا هم جامعه از مزایای آن بهره مند شود و هم این که این کار با
راهکارهای سند تحول بنیادین همخوانی بیشتری دارد. در سند تحول بنیادین آموز ش و
پرورش در بخش کلیات آمده است: «سن تعلیم و تربیت رسمیپنج سالگی است.» راهکار 1-5
این سند «تعمیم دوره پیش دبستانی بهویژه در مناطق محروم و نیازمند را در حد امکان
و با مشارکت بخش غیردولتی» توصیه مینماید. راهکار 3-5 نیز«توانمندسازی دانشآموزان
ساکن در مناطق محروم،روستاها،حاشیه شهرها،عشایر کوچ نشین و همچنین مناطق دو زبانه
با نیازهای ویژه، با تاکید بر ایجاد فرصتهای آموزشی متنوع و با کیفیت» را مطرح میکند.
بیتردید یکی از مناسبترین راهها اجرای همین دو راهکار موجود در سند بود، به
دلایل زیر: ایران کشوری است برخوردار از گونه گونی شرایط جغرافیایی، قومیتی و
زبانی.ا ین تنوع اگرچه از زیباییهای جامعه ایرانی است،اما در تقابل با ضرورتهای
زندگی امروزی و تلاش برای یکسانسازی فرهنگی و تمرکزگرایی آموزشی چه بسا موجب
مشکلاتی میشود. از فایدههای کوتاه مدت آموزش پیش دبستانی افزایش توانمندیهای
یادگیری در کودکان است.شاید با توجه به همین فایده و با توجه به وجود قومیتهای
مختلف با زبان و فرهنگهای گوناگون و دو زبانه بودن درصد بالایی از جمعیت و البته
بیسوادی و کمسوادی بیش از یک پنجم جمعیت کشور است که راهکار 1-5 سند تحول، آموزش
و پرورش (دولت) را موظف به گسترش دوره پیش دبستانی بهویژه در مناطق محروم میکند.راهکار
3-5 نیز سرراست به موضوع توانمندسازی دانشآموزان پرداخته است با تاکید بر فرصتهای
آموزشی متنوع و با کیفیت. از منافع بلند مدت آموزش پیش دبستانی تاثیر مثبت آن بر
موقعیت فرد در زندگی آینده است که شامل کاهش نرخ آسیبها و جرائم اجتماعی و افزایش
شانس فرار از دایره بسته فقر است.کارشناسان حوزه اقتصاد آموزش و پرورش براین
باورند که دوره پیش دبستانی – به شرط ارائه با کیفیت خوب- بر کاهش فاصله ناشی از
عقب ماندگیهای خانوادگی کودکان خانوادههای فقیر از سایر کودکان تاثیر دارد و میتواند
موجب کاهش فاصله طبقاتی از لحاظ مهارتهای اجتماعی،عاطفی و شناختی میان کودکان
محروم با کودکان طبقه متوسط و غنی شود.کودکان فقیر از فرصتهای کمتری برای کسب
مهارتهای زندگی برخوردارند و وابستگی آشکاری بین بیکاری، فقر،ضعف بهداشت و جرائم
اجتماعی در بین نسلهای گوناگون خانواده فقرا وجود دارد."(آموزش و توسعه،
عباس معدن دار آرانی و...، نشر نی) روانشناسان رشد نیز معتقدند: «رشد زبان در
کودک پیش از رفتن به دبستان فوقالعاده است. درحقیقت، انفجاری در رشد زبان از نظر
خزا نه لغات،دستور زبان و کاربرد علمیزبان برای او رخ میدهد. رشد زبان کودک در
رشد تفکر و استدلال او نقش بسیاری دارد. بدیهی است هرچه محیط اطراف کودک از نظرگفت
و گو غنی باشد، رشد زبان او بهتر صورت خواهد گرفت و آمادگی بیشتری برای مهارتهای
پیچیدهتر مانند خواندن و نوشتن در دوره بعد خواهد داشت.» (کتاب روانشناسی سال سوم
آموزش متوسطه) براین نکات میتوان افزود تاثیر آموزش پیش دبستانی را بر کاهش نرخ
تکرار پایه در دورههای تحصیلی بالاتر، نرخ اندک بزهکاریهای رفتاری مختص جوانان،
در کودکانی که دوره پیشدبستانی را گذراندهاند و استقلال بیشتر اقتصادی - اجتماعی
آنان را. در کشور ما گذشته از ناآگاهی بسیاری از والدین و البته برخی مسئولان در
مورد مزایای این نوع آموزش و غیر ضروری و لوکس در نظر گرفتن آن، دو مانع عمده برای
دسترسی به آموزش پیش دبستانی وجود دارد: هزینههای نسبتاً بالای آن با توجه به
خصوصی بودن این مراکز،برای خانوادههای متوسط به پایین و دیگر در دسترس نبودن این
گونه مراکز بهویژه در مناطق محرومتر و دوزبانه. یعنی درست در جایی که آموزش پیش
دبستانی بیشترین فایده را به زندگی و آینده کودکان میرساند و اتفاقاً اغلب
خانوادهها توان پرداخت این گونه هزینهها را ندارند. در این شرایط ضروری است
آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش در کشور با نگاهی دور اندیشانه وارد عمل
شود و با یاری به تاسیس و گسترش این مراکز بهویژه در نقاط محرومتر موجبات
جلوگیری از گسترش روند نابرابری اجتماعی و اقتصادی را فراهم نماید.پیشینه خانوادگی
متفاوت کودکان از نظر سطح سواد والدین،رفاه اقتصادی،روابط اجتماعی، پویایی محیط و
... در بدو ورود به دوره ابتدایی باعث عقب ماندگی کودکان محرومتر از نظر درسی شده
و ضعف تحصیلی او شکافها را روز به روز عمیقتر مینماید. در حالی که اجباری شدن
آموزش پیش دبستانی میتواند تا حد زیادی تفاوتهای شناختی و اجتماعی کودک را کاهش
دهد و در آینده تحصیلی، شغلی و اجتماعی او اثر تعیین کنندهای داشته باشد.
* عضو کانون صنفی معلمان ایران